مقصر کیست....


عاشقم اهل همین کوچه ی بن بست کناری


که تو از پنجره اش پا به قلب من دیوانه نهادی



تو کجا ؟ کوچه کجا ؟ پنجره ی باز کجا ؟



من کجا ؟ عشق کجا ؟ طاقت آغاز کجا ؟



تو به لبخند و نگاهی ، منِ دلداده به آهی



بنشستیم تو در قلب و منِ خسته به چاهی



گنه از کیست ؟ از آن پنجره باز ؟ از آن چشم گنه کار ؟



از آن خنده معصوم یا از آن لحظه ی دیدار ؟


http://photo.webmoj.com/wp-content/uploads/2012/09/60186.jpg

می ترسم...


می ترسم کسی نه خودت را،




که دوست داشتنت را از من بگیرد !



http://up.98love.ir/up/mamadzar/Pictures/love/akse_asheghane_(8).jpg

خنده های ساده تو...



عشــق



همین خنده های ساده ی توست



وقتی با تمام غصه هایت میخندی



تا از تمام غصه هایم



رها شوم . . .

من این روزاتو دوس دارم...

خودت حتی نمی دونی منو وابسته تر کردی

چه قدر زود منصرف میشم ازت میخوام که برگردی

بدون تو نمیتون همه عشقم به تو راست بود

فقط بدون این اشتباه از روی احساس بود

من این روزاتو دوست دارم همین روزا که می خندی

نگاهت میکنم وقتی چشاتو ناز می بندی

تو آغوش تو می خوابم همه حسم شده عادت

یه دنیا هم نمیتونن بگن برگرد از این حالت

آهسته پا به پای تو قدم که میزنم

عطری که می مونه ازت به روی پیرهنم

موهاتو رو به آینه شونه که میکنی

وقتی منو با گریه هات بهونه میکنی

من این روزاتو دوست دارم همین روزا که می خندی

نگاهت میکنم وقتی چشاتو ناز می بندی

تو آغوش تو می خوابم همه حسم شده عادت

یه دنیا هم نمیتونن بگن برگرد از این حالت

هنوز بلد نیستم...

کوچه ها را بلد شدم


رنگ های چراغ راهنما


جدول ضرب



دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمیشوم


اما گاهی میان آدم ها گم میشوم


آدم ها را بلد نیستم



شاد بنویس...

می گویند شاد بنویس نوشته هایت درد دارند...



ومن یاد ویولون زنی می افتم که گوشه خیابان شاد میزد اما



با چشمان خیس....



http://up.98love.ir/Pictures/love/Lindsey_Stirling__%D9%85%D9%88%D8%B2%DB%8C%DA%A9_%D9%88%DB%8C%D8%AF%D8%A6%D9%88_(1).JPG


کسی نمرده...

آدمــــــا



گاهی لازمه چند وقــت

 

 

 کرکره شونو بکشن پاییـــن




یه پارچـــه سیـاه بزنن درش و بنـویسن:




کسی نمـــــــرده




فقط دلـــــــــم گرفتــــــه…!

 

 

 

جای زخمهایم...

من هم مثل همـه ی آدمـهــا «درد» دارم …



حتـمـاً کـه نـبـایـد جـای ِ زخـم هـایـم را



بـه شمـا نـشان دهم

 

مثل مسجد....

مثل آن مسجد بین راهی تنهایم



هرکس که می آیدمسافر است



میشکند هم نمازش را هم دلم را ...



و میرود ...



دیگر به خاک کفش این غریبه ها عادت کرده ام